روشنایی اندیشه در افق وحی

وبلاگی در راستای آموزش دروس دین و زندگی ، منطق و فلسفه ی دوره متوسطه دوم

روشنایی اندیشه در افق وحی

وبلاگی در راستای آموزش دروس دین و زندگی ، منطق و فلسفه ی دوره متوسطه دوم

روشنایی اندیشه در افق وحی
نویسندگان

آموزش منطق

اکنون به فعّالیّتی که پیش از این انجام دادید، دقت کنید.شما چگونه پاسخِ سوالات مطرح شده را بدست آوردید؟ اگر پاسخ سؤالات را پیش از این می دانستید ، در این صورت شما برای پاسخ به سؤالات ، به دانش خود مراجعه  کرده اید و دانستنی ها ومحفوظات خود را به یاد آورده اید.امّا اگر پاسخِ سؤالات را نمی دانستید وخودِ شما به این سؤالات پاسخ گفته اید؛در این صورت شما از قدرت تفکر خود بهره گرفته اید.یعنی؛ شما به کمک دانش و معلومات گذشته خود پاسخ این سؤالات را که برایتان مجهول و ناشناخته بود ، بدست آورده اید.چنین فرایندی را علماءِ علمِ منطق(منطقیّون)، تفکر می گویند. به عبارت دیگر تفکر؛ فرآیندی است که در آن جهل خود را به علم تبدیل می کنیم و این کار را با کمک دانستنی های گذشته خود انجام می دهیم.آنچه در علم منطق هم مورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد وموضوعیّت دارد؛همین فرایند تفکر و قواعد حاکم بر آن است، که در آینده به شرح آن خواهیم پرداخت.

حال دوباره پاسخ سؤالات فوق را مورد ارزیابی قرار دهید لکن این بار نه از جهت صحّت و درستیِ پاسخ ها بلکه این بار مراحلِ پاسخگوییِ خود را بررسی نمایید.یعنی تمام عملیات ذهنی خود را در پاسخ به سؤالات، جزء به جزء و مرحله به مرحله یادداشت نمایید. اکنون هریک از مراحلی را که بر روی کاغذ ثبت کرده اید با مراحل فرایندِ تفکر که در ذیل می آید مقایسه کنید.

 

مواجهه بامسأله(مجهول اولیّه)              تشخیص نوع مسأله               حرکت عقل از مجهول به سوی معلومات   

جستجو در میان معلومات و تر کیب معلومات مناسب برای حلّ مسأله               حرکت از معلومات به سوی مجهول.

 

اگر مقایسه را درست انجام داده باشید به این نتیجه خواهید رسید که شما با وجود اینکه هنوز علم منطق را  نیاموخته اید و قواعد حاکم بر تفکر را نمی دانید ولی موفق شدید تا مراحل منطقی تفکر را که در بالا بیان شد،در فرایندِ تفکر خود بکار ببندید.آری هر چند شما علم منطق را بصورت علمی هنوز نیاموخته اید امّا بصورت عملی از آن در طول زندگیتان استفاده می کنید و آنچه گذشت نمونه ای از آن بود.در واقع هریک از شما فطرتاً به علم منطق آگاه هستید. شما نه تنها بصورت ناخودآگاه علم منطق را در نهاد خود دارید بلکه به عالی ترین سطح علم منطق که همان کاربردِ عملیِ علمِ منطق است نیز دست یافته اید.تعجب نکنید!این عین واقعیت است.

آورده اند روزی ارسطو ، مدوّن علم منطق؛ شاگردان خود را أمر نمود به اینکه به میان مردم روند و قواعد و قوانین منطق را از بیان مردم کوچه و بازار استخراج کنند.شاگردان که به جستجوی قواعد منطقی در گفتار مردم کوچه و بازار بودند ، چیزی از آن قواعد منطقی نیافتند؛ بناچار نزد استاد خود باز گشتند و گفتند قواعد منطقی ای که ما آموخته- ایم در زبان مردم کوچه و بازار نیست.ارسطو مجدداً دورۀ آموزشی کوتاه دیگری برای آن ها گذاشت و علم منطق را به بیان دیگر به آن ها آموزش داد و از آن ها خواست تا دوباره به میان مردم روند و قوانین منطقی را از بیان آن ها استخراج نمایند.شاگردان به میان مردم رفتند و هنگامی که به نزد استاد خود بازگشتند گفتند:مردم با وجود اینکه قوانین منطق را نیاموخته اند ولی قواعد منطقی را در کلامشان بکار می بندند لکن نحوۀ بیانشان متفاوت است. آری همه انسان- ها در ضمیر و نهاد خود علم منطق را می دانند و در زندگی خود نیز بکار می بندد.

حال لابد از خود می پرسید که اگر علم منطق در نهاد هر انسانی هست و انسان ها آن را در زندگی خود بصورت عملی بکار می بندند،دیگر چه ضرورتی ایجاب کرده است که ارسطو علم منطق را تدوین کند؟ و چه نیازی هست که ما به فراگیری مجدد دانش منطق بپردازیم؟

پاسخ ما به شما این است که بیائید دوباره بیندیشیم. به افراد پیرامون خود در خانواده،مدرسه و جامعه بنگرید.آیا تاکنون در پیرامون خود افرادی را دیده اید که تصمیمات نادرستی گرفته اند و نهایتاً تاوان آن تصمیمات غلط را نیز پرداخته- اند؟آیا تا به حال از خود پرسیده اید که چرا انسانها تصمیمات غلط می گیرند و در تصمیم گیری های خود دچار اشتباه می شوند و به خطا می روند؟ بیائید برای فهم بهتر علّت تصمیم گیری های غلط، خود را در بزنگاه انتخاب وتصمیم- گیری قرار دهیم.فرض کنید در آستانه آزمون کنکور سراسری قرار گرفته اید از یک سو هدفتان آوردن رتبه ی مطلوب در کنکور و ورود به دانشگاه های معتبر کشور است و از سوی دیگر تا کنون بنا به هر دلیلی موادّ آزمون را مطالعه نکرده اید و برای مطالعۀ مواد آزمون هم وقت اندکی باقی مانده است. در چنین شرایطی شما چگونه تصمیم گیری می - کنید؟ آیا ناامید شده و از شرکت در آزمون انصراف خواهید داد فقط به این دلیل که وقتی برای مطالعه  باقی نمانده و تلاش و کوشش شما بیهوده خواهد بود؟ یا با وجود مدت زمانِ اندکِ باقی مانده نا اُمید نشده و در راستای دستیابی به هدفتان به مطالعۀ مواد آزمون خواهید پرداخت چرا که معتقدید انصراف از شرکت در آزمون چیزی را تغییر نخواهد داد ولی تلاش و کوشش در همین مدت زمان اندک چه بسا نتیجه را تغییر دهد؟شما کدام یک از این دو راه را انتخاب می - کنید؟ انصراف از آزمون را یا تلاش و مجاهدت ؟ حال از خود بپرسید چگونه به این انتخاب رسیدید و چرا این راه را انتخاب کردید؟ قطعا دلایل قابل قبولی برای انتخاب خود دارید.آن دلایل را بازگو کنید؟ آنچه شما در پاسخ به این سؤال خواهید گفت در واقع عملیّات ذهنی ای است که شما پیش از گرفتن این انتخاب و این تصمیم در ذهن خود گذرانده بودید.این عملیّات ذهنی، همان تفکر است که پیش از این اشاره شد. درواقع  شما به کمک فرایند تفکر به شناختی دست یافتید که تصمیم گیری شما حاصل این شناخت است.امّا اگر به افرادی که در شرایط مشابه شما قرار دارند،بنگرید، خواهید دید که چه بسا در میان آن ها افرادی هستند که درست مقابل انتخاب شما راه دیگر را بر گزیدند.به نظر شما علّت این انتخاب ها و تصمیمات متفاوت چیست؟ آری درست است ، انتخاب های متفاوت افراد ریشه در تفاوت عملیّات ذهنی (همان تفکر) آن افراد دارد.بنابراین کسانی که تصمیمات نادرست می گیرند و یا در انتخاب خود دچار اشتباه می - شوند،درعملیات ذهنی خود یا همان تفکرشان است که به خطا رفته اند. حال اگر دانش منطق که قواعد حاکم بر تفکر را بیان می کند و دانش درست اندیشیدن است؛ در نهاد هر انسانی باشد و نیازی به فراگیری مجدّد دانش منطق نباشد،قائدتاً نباید افراد در اندیشه و تفکر خود دچار اشتباه شوند و حال آنکه ما در پیرامون خود فراوان افرادی را می بینیم که در تفکرات خود به خطا رفتند و در نتیجه در زندگیشان شکست خوردند.(چراکه موفقیت و شکست در زندگی رابطه مستقیم با تصمیمات گذشته ما دارد) .بنابراین نیاز است که همه انسان ها به جهت مصون ماندن از خطای در اندیشه ، علمِ منطق را بصورت آکادمیک بیاموزند.البته آنچه گفته شد به این معنا نیست که سخن ما در مورد آگاهی همۀ انسان ها به علم منطق  نیز نادرست باشد بلکه همۀ انسان ها در نهاد خود به علم منطق آگاهی دارند و لیکن این آگاهی و شناخت بصورت ناخودآگاه است.یعنی در ناخود آگاه انسان این نوع از معرفت وجود دارد.چنانچه  یک عمل خاص که در شما بواسطۀ تکرارهای مداوم ، بصورت عادت درآمده ؛ شما بی آنکه به آن علم و توجه داشته باشید آن را انجام می-  دهید.علّت این امر آن است که علم به این عمل در ناخودآگاه شما وجود دارد . این نوع از علم و شناخت ها مصونیّت بخش از خطا نیست.در صورت نیاز می توانید با مراجعه به کتب روان شناسی توضیحات بیشتری را دربارۀ ضمیر ناخودآگاه انسان دریافت کنید.

امّا دانش منطق چیست؟ منطق چنانچه پیش از این اشاره شد دانشی است که به ما می آموزد چگونه صحیح بیاندیشیم؟و این بدین معناست که خطا و اشتباه در افکار و اندیشه راه می یابد و ما برای رهایی از رسوخ خطا در تفکراتمان ، نیاز به دانشی داریم تا شیوۀ صحیح اندیشیدن را به ما بیاموزد.درواقع « دانش منطق مجموعه قواعد و قوانینی را در اختیار ما قرار می دهد که رعایت این قواعد و قوانین ،روزنه های خطای در اندیشه و تفکر را می بندد و تفکری صحیح را برای ما به ارمغان می آورد.درست مانند قوانین راهنمایی و رانندگی که رعایت این قوانین از بروز هرگونه تصادف جلوگیری می کند و در نهایت ایمنی جانی و مالی را برایمان به ارمغان می آورد.».البته میان قوانین منطقی با قوانین راهنمایی و رانندگی این تفاوت وجود دارد که قوانین راهنمایی و رانندگی ، قراردادی است و قوانین منطقی منشعب از قوانین طبیعی تفکر است.

از آنچه گفته شد چند نکته بدست می آید:

1. از آنجا که همۀ علوم بخصوص علوم عقلی با فرایند تفکر در ارتباط اند و فرایند تفکر نیز با خطا مواجه می شود، لذا دانش منطق با زدودن خطا از ساحت فکر، خدمتگزار سایر علوم خواهد بود. به این نوع از دانش ها  که در خدمت علوم دیگرند ؛ علوم آلی می گویند.نظیر منطق،اصول فقه و ...

2. صرف آگاهی از قوانین منطقی ، مصونیّت بخش فکر از خطا و اشتباه نخواهد بود، بلکه  باید در اثر ممارست و تمرین فراوان ، این آگاهی ها را در خود بصورت ملکه درآورد. یعنی بدون اندک درنگ و تأمّل بتوان این قوانین منطقی را در افکار و اندیشه های خود بکار بست، بی آنکه خطائی در کاربرد عملی این قواعد و قوانین رخ دهد.

خوب تا اینجا گفته شد که خطا در افکار و اندیشه های انسان راه می یابد لکن بکار گیری علم منطق ، ما را از خطای در اندیشه مصون نگه می دارد.اکنون بیائید در مورد این سؤال بیندیشیم که آیا اساساً ممکن است بتوان ذهن را از خطای در اندیشه حفظ نمود؟ شما می دانید که گسترۀ تفکرات انسان ها بسیار گسترده است بگونه ای که احصاء و شمارش موضوعات و مفاهیمی که پیرامون آن ها اندیشه می شود،مقدور نیست.برای اینکه درک ملموس تری از گستره تفکرات انسان برای شما حاصل شود، می توانید به مجموعه ای از مفاهیم و موضوعات ریز و درشتی که در یک شبانه روز پیرامون آنها اندیشیده اید، نظری بیفکنید.خواهید دید که شما در طول شبانه روز گستره عظیمی از تفکرات داشته اید. حال چگونه ممکن است بتوان تفکرات انسان را که دارای چنین حوزۀ گسترده ای است را از خطا و اشتباه حفظ نمود؟ آیا تحقق این هدف به نظر شما امکان پذیر است؟ شاید به نظر برخی از شما این امکان پذیر نباشد و آنچه در مورد علم منطق بیان شده است که مصونیّت بخش ذهن از خطای در تفکر است، توهّم و آرزویی محال به نطر آید.امّا در سده چهارم پیش از میلاد اندیشمندی بزرگ به نام ارسطو با ارائه مجموعه مباحث منطقی خود که بعد ها در دوره بیزانس گردآوری ودرکتابی به نام اُرگانون(ارغنون) تنظیم شد؛ مُهر تأیید برامکان تحقق این هدف(یعنی حفظ ذهن از خطای در فرایند تفکر) زد.تلاش ارسطو در این زمینه اگر چه نتوانست بطور کامل ذهن را از خطا ی در تفکراتش حفظ نماید لکن وی نشان داد که می توان با نظم بخشیدن به رابطۀ میان مفاهیم ورابطۀ میان قضایا تا حدود زیادی خطای در تفکرات ذهن را به حداقل رساند.البته در مباحث منطقی ارائه شده توسط ارسطو که بعد ها از آن  تعبیر به منطق صوری شد،کاستی ها و اشکالاتی وجود داشت که اندیشمندان پس از وی در حوزه های علمی اسکندریّه ، جهان اسلام  و غرب  توانستند با ارائۀ آثار منطقی خود و تدوین منطق های نوین نظیر منطق مادّی،منطق کاربردی و...تا حدود زیادی برطرف نمایند.البتّه تاکنون هیچ یک از انواع منطق های ارائه شده ، نتوانسته است بطور کامل ذهن را از هر خطائی در فرایند تفکرحفظ کند لکن آگاهی از آنچه تاکنون درآثار منطقی دانشمندان ارائه شده می تواند تا حدّ زیادی فکر و اندیشه انسان را از خطا مصونیّت ببخشد.

امّا شاید شما کنجکاو باشید بدانید که این دانشمندان چگونه توانستند تا این حد، حوزه تفکرات انسان را از خطا واشتباه مصونیت ببخشند؟    

راهکاری که این اندیشمندان بزرگ برای زدودن خطا از ساحت فکر و اندیشۀ انسان ارائه دادند به این صورت بود که: 

* در وهلۀ نخست باید حوزه های مختلف تفکر انسان را شناخت.

* سپس روزنه های خطا در حوزه های مختلف تفکر را شناسایی کرد.  

* پس از آن راهکارهای مقابله با نفوذ خطا در هر حوزۀ تفکر را بدست آورد.

* ودر مرحله آخر این راهکارها را اجرائی نمود.

ما در آینده به تحلیل و تشریح این راهکار ارزشمند خواهیم پرداخت .

  • مصطفی حاجی محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی