روشنایی اندیشه در افق وحی

وبلاگی در راستای آموزش دروس دین و زندگی ، منطق و فلسفه ی دوره متوسطه دوم

روشنایی اندیشه در افق وحی

وبلاگی در راستای آموزش دروس دین و زندگی ، منطق و فلسفه ی دوره متوسطه دوم

روشنایی اندیشه در افق وحی
نویسندگان

سیر و سلوک إلی الله

بدان که سیر و سلوک إلی الله دارای مراحل ابتدایی،میانه و غایی است؛ چنانچه هرسفری نیز دارای سه مرحله ی  آغازین ،میانه و پایانی است.قبل از بیان مراتب هریک از این مراحل سه گانه ذکر این نکته را یادآور می شویم که در سیر و سلوک إلی الله دو جهت خدائی و انسان مورد توجه است.یعنی گاه عنایت و توجهی از ناحیه خداوند شامل حال سالک می شود و سالک به سبب این عنایت الهی به مراتب بالاتر سیر و سلوک راه می یابد و گاه مجاهدت افراد در سیر و سلوک سبب جلب عنایت الهی می شود و به تبع این عنایت فرد سالک به مراتب بالاتر دست می یابد.امّا آنچه در مر حله مقدماتی وآغازین راه در قرآن کریم مطرح شده است عبارتند از :

1.معرفت و شناخت)

نخستین گام در این راه آگاهی و معرفت است که منشأ بیداری نفس وبه تعبیر عرفاء،یقظه است.معرفت و شناخت نه تنها در این مرحله بلکه در سایر مراحل نیز مطرح است لکن درجۀ معرفت وشناخت در مراحل مختلف متفاوت است.به میزانی که سالک مراتب و مراحل بیشتری را پشت سر گذارده باشد ، هم نیاز به علم و معرفت افزایش خواهد یافت و هم سطح معرفت و بدان که خداوند وعده داده است هرکس به هرآنچه از خیر آگاه است عمل کند خداوند آنچه را نمی داند به او خواهد آموخت.پس نخستین مرتبه شناخت است که سبب بیداری نفس از خواب غفلت است.خداوند در باب این مرحله می فرماید: یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَابِ‌ - [ خدا ] به هر کس که بخواهد حکمت مى‏بخشد ، و به هر کس حکمت داده شود ، به یقین ، خیرى فراوان داده شده است ; و جز خردمندان ، کسى پند نمى‏گیرد .                                                                              ﴿البقرة، 269﴾

این شناخت ممکن است تجربی باشد مثلاً با رؤیت رویدادی فرد ، متحول شود و ره حق و سیر إلی الله را در پیش گیرد.یا شناخت عقلائی باشد و فرد سالک با نظر به آراء عقلائی اهل اندیشه به عظمت و ارزش وجود خود واقف شود و در نتیجه وجود خود را در راه باطل صرف نکند یا به شناخت خدا واقف شود و عظمت الهی را به قدرت اندیشه دریابد و در نتیجه نفس خود را از سرپیچی آن چنان عظیمی باز دارد و مانند آن. امّا باید دانست که این شناخت ها زمانی منجر به بیداری از خواب غفلت خواهد شد که خداوند اراده اش بر غفلت زدایی و تحول و بیداری فرد مزبور تعلّق گیرد.چه بسا افراد فراوانی که به سطح بالائی از دانش بار یافتند لکن بیداری و تحولی در آنها مشاهده نمی شود و یا چه بسا معجزات و کرامات فراوانی که افراد مشاهده می کنند و لیکن منجر به تغییر سبک غلط زندگیشان نمی شود.پس تا اراده خداوند نباشد تغییر و تحولی صورت نمی گیرد و بدان که اراده خداوند در اراده انسان است.یعنی اگر انسان امر خیری را بخواهد و با تمام وجودش مطالبه کند،خداوند هم آن امر خیر را برای وی می خواهد. ذکر این نکته هم مفید است که وحدت اراده خداوند و انسانِ سالک در مراحل غایی سیر و سلوک شکل می گیرد امّا در مراحل مقدماتی هر آنچه انسان مطالبه کند با این شرط که در آن مفسده ای نباشد و خیر فرد سالک در آن باشد در حیطۀ خواست الهی قرار می گیرد. خداوند در این زمینه می فرماید:کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ‌ - بر شما کارزار واجب شده است ، در حالى که براى شما ناگوار است . و بسا چیزى را خوش نمى‏دارید و آن براى شما خوب است ، و بسا چیزى را دوست مى‏دارید و آن براى شما بد است ، و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید.                        ﴿البقرة، 216﴾

2. یقظه(بیداری)

دومین مرتبه از مرحله مقدماتی سیر و سلوک إلی الله ، بیداری از خواب غفلت است.اکثر انسان ها گرفتار روزمرّگی می شوند و از هدف آفرینش خود غافل می شوند.گمان می کنند زندگی انسان،خوردن و خوابیدن و لهو ولعب است.امّا اگر انسان ها از این سطح اولیه زندگی نباتی و حیوانی فراتر روند، با مسائل مهمتری مواجه خواهند شد که به حیات انسانی آنها مربوط است. ورود به این سطح از حیات انسانی را در اصطلاح بیداری گویند.خداوند در این زمینه می فرماید:یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ‌ - اى کسانى که ایمان آورده‏اید ، چون خدا و پیامبر ، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مى‏بخشد ، آنان را اجابت کنید ، و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل مى‏گردد ، و هم در نزد او محشور خواهید شد .            ﴿الأنفال‏، 24﴾

3.توبه

توبه سومین مرتبه از مرحله مقدماتی سیر و سلوک إلی الله است.خداوند در قرآن همگان را دعوت به توبه کرده است و  می فرماید:أَ فَلاَ یَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ - چرا به درگاه خدا توبه نمى‏کنند ، و از وى آمرزش نمى‏خواهند ؟ و خدا آمرزنده مهربان است .﴿المائدة، 74﴾ و همچنین می فرماید: قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌ بگو : « اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏روى روا داشته‏اید از رحمت خدا نومید مشوید . در حقیقت ، خدا همه گناهان را مى‏آمرزد ، که او خود آمرزنده مهربان است ﴿الزمر، 53﴾

البته گناه شرک استثناء شده است که إِنَّ اللَّهَ لاَ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْماً عَظِیماً- مسلّماً خدا ، این را که به او شرک ورزیده شود نمى‏بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى‏بخشاید ، و هر کس به خدا شرک ورزد ، به یقین گناهى بزرگ بربافته است . ﴿النساء، 48﴾.

البته توبه خود دارای درجاتی است.گاه توبه از محرمات الهی مدّ نظر است ،گاه توبه از مکروهات و گاه توبه از حالات و افکار نفسانی مراد است.آنچه ما در این جا مدّ نظرمان است ؛ توبه از محرمات الهی است که توبه ابتدایی و مقدماتی است. 

ذکر این نکته نیز در با ب توبه لازم است که توبه در معنای عام آن ،ندامت از سبک غلط زندگی گذشته و اصلاح آن را گویند.خداوند در قرآن می فرماید:ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ‌- [ با این همه ] پروردگار تو نسبت به کسانى که به نادانى مرتکب گناه شده ، سپس توبه کرده و به صلاح آمده‏اند ، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است .  ﴿النحل‏، 119﴾

یعنی مطابق این آیه منشأ کارهای ناشایست جهالت افراد است .اما اگر این افراد از اعمال ناشایست خود توبه کنند(از تکرار آن اعمال زشت بپرهیزند) و به اصلاح آن برخیزند خداوند گناهان گذشته ایشان ر ا می آمرزد . این آمرزش بدین معناست که آثار بد آن اعمال زشت را با آثار اعمال خیر خنثی می سازد و بلکه آثار نیک اعمال خیر را بر آثار بد اعمال ناشایست غالب می سازد چرا که هر عملی و بلکه حالتی که از انسان صادر می شود دیگر از بین نمی رود بلکه بصورت انرژی در جهان باقی است لکن چنانچه گفتیم خداوند آثار بد اعمال زشت را با آثار نیک اعمال خیر خنثی می سازد.و لذا توبه چنین اثر وضعی دارد.امّا آنچه از معنای توبه در این مرحله ظهورِ تام دارد، ندامت قلبی از خطاها و گناهان گذشته و عزم بر ترک آن ها ست اما اصلاح عملی سبک غلط زندگی گذشته و پرهیز عملی از کردار،گفتار ،افکار و حالات ناصواب در مراحل آتی ظهور می یابد که ما در آینده به بیان آن خواهیم پرداخت.

خطا ها و گناهان انسان دو جنبه دارد: جنبه نخست در اصطلاح حق الله گویند یعنی حقی است از خدا بر ما که ما آن را زیر پا گذاشته ایم .این قسم از گناهان با طلب مغفرت از خداوند غفار و پرهیز از تکرار آن و در پاره ای موارد نظیر نماز و روزه بجا آوردن قضای آن آمرزیده می شود.امّا جنبه دیگر گناهان حق النّاس است که حقی را که سایر انسانها بر ما داشته اند را پایمال کرده ایم در این صورت کسب رضایت آنها الزامی است (البته در این کسب رضایت  نباید مفسده ای در بین باشد)و بدان که سالک راه حق را اگر حقی به گردن باشد، سیر و سلوک او به سوی خدا اگر نگوییم محال است حداقل این است که کند شده بخصوص در مراتب پایانی و مرحلۀ غایی.

ما در ادامه هریک از این حقوق را بیان می کنیم.

الف)حق الله : هرآنچه خداوند بنده اش را به آن فرمان داده است و اطاعت آن را بر بنده اش واجب فرموده است(یا همان واجبات دینی )و هرآنچه از آن نهی فرموده است و بر فاعل آن عذاب وعده عذاب داده است(یا همان محرمات دینی) در زمرۀ حقوق الهی بر انسان هاست.حال این واجبات و محرمات گاه اخلاقی است ودر علم اخلاق از آن بحث می شود و گاه فقهی است و در علم فقه از آن سخن به میان  می آید. ما در ذیل بصورت کلی به بیان هریک می پردازیم:

بدان که واجبات و محرمات فقهی دو دسته اند:

1. واجبات و محرمات باطنی یا همان واجبات و محرمات اعتقادی

2. واجبات و محرمات ظاهری یا همان فروع عملی

 

واجبات و محرمات اعتقادی خود دو دسته اند

دسته نخست) آن احکامی است که به محض توجه ذهن و ایجاد سؤال بر هر کسی واجب است اقدام به یافتن حقیقت کند و باقی ماندن در حال شک و تردید حرام است این احکام عبارتند از: اعتقاد به وجود خداوندواجب الوجودی که مبدأ آفرینش است و نیز یگانگی و وحدانیت ذات أقدس او و نداشتن شریک در ذات و صفات جمال و جلال،اعتقاد به صفات جمال و جلال خداوند،اعتقاد به نبوت عامه و خاصه،اعتقاد به عالم آخرت و معاد جسمانی، اعتقاد به خلافت و امامت تشریعی و انتصابی دوازده نفر معیّن پس از پیامبر اکرم که اول آنها علی(ع) و یازده نفر دیگر از اولاد ایشان است که به حضرت مهدی (عج) ختم می شود.و بالاخره اعتقاد به قرآن مجید که کلام خدا ونشانه نبوت پیامبر اسلام است و هیچ تحریفی در آن راه نیافته است.

 دسته دوم) احکامی هستند که تحقیق در باره آنها واجب نیست؛ بلکه می توان در حالت تردید هم باقی ماند ؛ اما اگر کسی در اثر تحقیق بر واقعیت آن ها آگاه شد، واجب است باورهای درونی خود را طبق آنها شکل دهد و انکار آنها بدون دلیل و فقط بخاطر شبهات جایز نیست؛ این احکام عبارتند از:اعتقاد به اینکه خداوند جسم و مرکب از اجزا نیست،تغییر و تحول در او راه ندارد،به زمان و مکان تعلق ندارد، از چیزی زاده نشده و چیزی هم از او زاده نشده است و او واجب الوجود است(درک حقیقت ذات او از قلمرو درک هر عاقلی خارج است)، اعتقاد به وجود ملائکه و عصمت آنها و تصرفات آنان در جهان تحت اراده خداوند همچنین اعتقاد به وجود اجنه و شیاطین خواه هر دو یک جنس باشند و خواه دو جنس مختلف.، اعتقاد به همه کتب آسمانی پیشین (اعتقاد تفصیلی به کتبی که نامشان در قرآن آمده است و اعتقاد اجمالی به کتبی که نامشان در قرآن ذکر نشده است)،اعتقاد به وحی،اعتقاد به عصمت همه پیامبران از گناه ،خطا و اشتباه در امور دینی، اعتقاد به قبح عقلی و حرمت شرعی مؤکد غلو کردن دربارۀ حضرات معصومین، اصحاب و نزدیکان آن ها،فرشتگان و دیگر مقدسات(غلو یعنی تجاوز کردن از حد واقعی آنها در اعتقاد)،اعتقاد به عدم تحریف قرآن مجید،اعتقاد به امام دوازدهم و اینکه آن بزرگوار از صلب شریف امام حسن عسکری متولد شده و از طرف خدا پس از ارتحال پدر بزرگوارشان به امامت و رهبری همه مکلفان روی زمین منصوب شدند و تا حال در پس پرده غیبت عهده دار مقام ولایت و امامت و متکفل شئون غیبی حاکمیت الهی جامعه می باشد و روزی به مشیت حضرت حق ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد  می کند.،اعتقاد به علم الهی پیامبر،حجیت قرآن مجید،سنت پیامبر و حجیت آن،حجیت عقل سلیم و ادراک قطعی خرد،حدوث زمانی جهان هستی،اعتقاد به أَمرٌ بَین الأَمرَینِ افعال اختیاری انسان،اعتقاد به عالم برزخ،اعتقاد به حسابرسی اعمال انسان در روز قیامت،اعتقاد به تحقق شهادت و قیام شهود در روز قیامت،اعتقاد به سنجش و ارزیابی اعمال در آخرت، اعتقاد به کتابت همه اعمال انسان توسط فرشتگان از زمانی که انسان قدرت تمیز و اداراک می یابد تا پایان عمرش و اینکه در آخرت به دست چپ یا راست انسان بصورت کتابی تدوین شده داده خواهد شد ، اعتقاد به تحقق شفاعت در عالم آخرت  و بالاخره اعتقاد به بهشت و جهنم ابدی.

واجبات و محرمات ظاهری یا همان فروع عملی نیز در رساله های عملیه مراجع تقلید بیان شده است. ما جهت اختصار از ذکر آن خودداری می کنیم و شما را به مراجعه به رساله مرجع تقلید خود دعوت می کنیم.فقط به ذکر کلیات این دسته از واجبات و محرمات عملی إکتفا می کنیم و آن اینکه واجبات و محرمات ظاهری یا همان فروع عملی در سه حوزۀ فردی ، اجتماعی و الهی خلاصه می شود.یعنی احکام فقهی گاه در ارتباط فرد با خودش است نظیر اینکه هیچ کس حق ندارد خودش را به هلاکت بیاندازد که خداوند فرمود: وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لاَ تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ‌ - و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید ، و نیکى کنید که خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد . ﴿البقرة، 195﴾. وگاهی نیز احکام در ارتباط فرد با دیگر افراد جامعه انسانی است نظیر امر به معروف و نهی از منکر و یا در ارتباط با سایر موجودات جاندار است؛ نظیرذبح شرعی پاره ای جانداران ویا در ارتباط با غیر جانداران ا ست. نظیر پرهیز از اسراف در استفاده از منابع طبیعی مانند آب. امّا پارۀ دیگری از احکام عملی در ارتباط انسان با خداوند است نظیر واجبات و محرمات عبادی نظیر نماز.در رساله های عملیه اینچنین تقسیم بندی ای نیست بلکه در رسائل عملیّه  احکام را در حوزه های تقلید،مطهرات،عبادات،معاملات و احکام نکاح و ... بیان می کنند .امّا همۀ احکام در تمام حوزه ها در این رسائل عملیه بیان نشده است و صرفاً مسائل مورد نیاز و ابتلاء افراد جامعه اسلامی مطرح شده است. 

ادامه دارد....

  • مصطفی حاجی محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی